پرونده گارسیا فررا (5 آوریل 2020)

منبع: En Vero اسپانیایی
نویسنده: Inaudy Clavero
آوریل 5، 2020 (انتشار اصلی به زبان اسپانیایی در 20 ژانویه 2020)
ترجمه: عمر نوری. نقد و بررسی: J. Bravo

 

 

نظر: پرونده دکتر والدو اورلاندو گارسیا فررا و واقعیت سیستم عدالت "انتقالی" مکزیک

برای همه کسانی که من را می شناسند و برای کسانی که با داشتن دوستان مجازی من ، از طریق مراجعه به زندگی من آمده اند و سال ها با آنها توانسته ایم در مورد موضوعات مختلف نظرات خود را رد و بدل کنیم ، دوست دارم کمی با صمیم قلب وقت بگذارید برای خواندن در مورد این تجربه تلخ که در آن هر یک از شما می تواند قربانی یک سرنوشت ظالمانه شود ، خواه در یک مکان اشتباه باشید یا نباشید.

من معتقدم که دو مسئله بسیار دشوار برای مقابله ، جذب و حل در این زندگی وجود دارد. اولین مورد این است که وقتی شما یک بیماری فانی دارید و می دانید چه پایانی در انتظار شماست (پایانی که همه ما خواهیم داشت اما پذیرش آن دشوار است) ، ممکن است با خود بگویید ، "زمان من فرا رسیده است. یا برای زندگی می جنگم یا تسلیم می شوم. " وقتی می گویید "من برای زندگی ام می جنگم" ، نه تنها از معالجه پزشکی و مراقبت های مورد نیاز بیماری خود استقبال می کنید ، بلکه سعی می کنید زندگی را از منظر دیگری ببینید: دوست داشتن هر چیز ، لذت بردن از هر چیز همانطور که خواننده و ترانه سرا بزرگ فاسوندو کابرال گفت ، قبل از اینکه حتی از آن آگاهی نداشته باشید ، "قبل از فرو رفتن چراغ خود" و دیگران را پر از زندگی کنید. اگر موفق باشید ، فروتن تر و شادتر خواهید بود و اگر موفق نشوید ، خود را از بیماری ، درد و رنج رها خواهید کرد و تا آنجا که من می دانم ، "با آرامش ترک خواهید کرد."

دومین وضعیتی که می تواند ما را به سمت ناشناخته بیندازد ، محدودیت آزادی است. در این مورد خاص ، من در مورد محدودیت آزادی انسان در واقع و در قانون صحبت می کنم. من نه تنها آزادی را در گسترده ترین زمینه آن به عنوان زندگی با عزت طبقه بندی می کنم. نه دوستان من همچنین به موقعیت هایی اشاره می کنم که آنها آن را از شما می گیرند ، زمانی که زندگی شما غیرمنصفانه تغییر می کند ، زمانی که بدون دلیل دقیق و بدون هیچ چیز شما را به طور مستقیم و توجیه آمیز متهم می کند سالها شما را زندانی می کنند و شما را به جرمی متهم می کنند که مرتکب نشده اید. سپس ، در آن لحظه ، شهامت شما بیشتر می شود. درماندگی و عصبانیت شما در مجموعه ای از احساسات آمیخته شده است که ، باور کنید یا نه ، آنهایی هستند که شما را زنده نگه می دارند ، در جنگ هوشیار هستند تا به همه نشان دهند که شما بی گناه هستید ، در حالی که در واقع کسانی که باید گناه شما را ثابت کنند هیچ استدلالی ندارند و نمی دانم چگونه این کار را انجام دهد

این واقعیت که به نظر می رسد تکرار شده است ، نه تنها در مورد دکتر فررا ، بلکه در بسیاری از موارد دیگر در مکزیک ، بدون توجه به هیچ دولتی ، زیرا متأسفانه کابوس پایان نمی یابد ، مورد غم انگیز ، ناامید کننده و واقعی کوبا است دکتر والدو اورلاندو گارسیا فررا ، از سال 2011 از آزادی محروم شد.

هرکسی او را می شناسد از من می پرسد: وقتی هیچ مدرکی که او را متهم کند وجود ندارد چگونه در زندان است؟ چه وقت دادگاه است؟ و چگونه وی بدون هیچ گونه مدرک علمی واقعی که شامل او شود محکوم می شود؟

من با تلاش برای استفاده از یک زبان ساده و ساده به آنها پاسخ خواهم داد تا همه بتوانند درک کنند.

او بدون هیچ مدرکی که او را متهم کند زندانی می شود زیرا در مکزیک مجرمان ساخته شده اند: یک داستان نادرست جمع می شود ، یک داستان خیالی بدون هیچ پشتوانه علمی. تنها عنصر ضمنی یا صریحی که تحقیقات جنایی را تشکیل می دهد ، بسیاری از کلمات نوشتاری است که در پرونده حقوقی با شماره پرونده ، یک روایت مخوف و ناموزون ، تعداد بی شماری از صفحاتی که قضات نخوانند ، اما با توافق مشترک با دادستانی عمومی این نهاد یا نهاد را راهنمایی می کند تا به داستان بیان شده شکل قانونی بدهد ، تا به نظر معتبر برسد. عنصر اثبات کننده ، عینی ، واقعی و علمی به عنوان بار اثبات ، به دلیل کمبود مرحله تحقیق ، همیشه در مقیاس های عدالت وجود نخواهد داشت ، بنابراین قاضی همیشه از هر عنصر ذهنی برای محکوم کردن فرد مسئول ادعایی که انتخاب شده است ، طرفداری می کند و بنابراین شواهد عینی ضعیف توسعه یافته را به بار اثبات تبدیل خواهد کرد زیرا دادستانی به سادگی چیز دیگری برای متهم کردن متهم ندارد.

از طریق شواهد کاملاً ناکافی و عینی ، در نظر گرفته شده است که یک فرد بی گناه ، بدون توجه به شواهد علمی که به نفع پزشک کوبایی وجود دارد ، بدون در نظر گرفتن اظهارات شاهد ، بدون توجه به چگونگی وقایع واقع شده ، محکوم شود. و با نادیده گرفتن قصد عینی و روشن مقامات برای درگیر کردن دکتر ، با استفاده از شکنجه جسمی و روحی وی را مجبور به اعتراف به گناه می کنند. " این همان چیزی است که "سبک مکزیکی عدالت" نامیده می شود.

 

چه وقت دادگاه است؟

متأسفانه ، سیستم حقوقی مکزیک دائماً در حال تحول است. تا حدود سه سال پیش ، در ایالتی که دکتر در آن زندانی است ، هیچ سالن دادگاهی وجود نداشت ، بنابراین نوشته ها جایگزین کلیه اقدامات قانونی در نزد قضات می شدند. این سیستم به عنوان سیستم کیفری قدیمی شناخته شده است ، که تحت آن عدالت همچنان در برخی موارد اجرا می شود ، بدون اینکه هنوز عدالت در رویه کیفری تحت این ترتیب قانونی منعکس شود. بنابراین ، اگرچه سالن های دادرسی از قبل راه اندازی شده اند ، دکتر فررا مجبور است روند خود را طبق آنچه در سیستم قدیمی گفته شده است ادامه دهد. این بدان معناست که ... پزشک کوبایی هرگز محاکمه نخواهد شد ، و برای کسانی که نمی دانند سبک مکزیکی چگونه عدالت کار می کند ، جلسات دادرسی به اصطلاح فقط در چارچوب قانونی وجود دارد.

وقتی قاضی جلسه دادرسی را تنظیم می کند ، طرفین برای امضای یک توافق نامه متقابل و با این کار بسته شدن پرونده در مقابل دبیر دادگاه کیفری مربوطه حاضر می شوند. در مدت تعیین شده توسط قاضی (و نه در مدت مقرر در قانون) حکم مربوط صادر خواهد شد. پرونده ضخیم تر است ، قاضی که هرگز پرونده ها را نمی خواند و هیچ وقت عجله ای ندارد ، طولانی تر خواهد شد. فرقی نمی کند یک سال منتظر بماند یا پنج سال. بعلاوه ، غالباً ، وقتی جلسه دادرسی تعیین می شود ، شما فقط پرونده ها را روی یک میز با توافق نامه امضا و نه چیز دیگر پیدا می کنید. هیچ چیزی برای گفتن وجود ندارد ، هیچ کس برای گفتگو و هیچ کاری برای انجام دادن وجود دارد. بسیاری از اوقات حتی شبح درونگرا منشی دادگاه در آنجا نیست و البته قاضی هرگز در آنجا نیست: دادرسی ، سبک مکزیکی است.

دوستان عزیزم این شیوه کارها در مکزیک است. گفتمان شفاهی به عنوان اصل راهنمای دادرسی کیفری متهم برای همه یکسان نیست ، علیرغم این واقعیت که گفتار شفاهی شرط وجود اصل بی واسطه را هم در مرحله رویه و هم در ارزیابی شواهد تعیین می کند ، برای آن به چالش کشیدن محتوای یا قصد هر گزاره ای امکان پذیر نیست.

 

چگونه آنها قصد دارند او را محکوم کنند بدون اینکه هیچ مدرک علمی وی را متهم کند؟

زیرا ، در مکزیک ، گناهکار یا بی گناه بودن مهم نیست. فقط داشتن یک مجرم در پشت میله های زندان برای شخصی مهم است. جمع آوری روایت پیرامون یک شخص آسان تر می شود که بسته به اینکه از یک طریق یا روش دیگر با قربانی ادعا شده رابطه خوب یا بدی داشته باشند ، می توانید مطابق مشخصات شخصی وی ، طرح داستانی برای داستان داستانی ایجاد کنید. ، به طوری که آن را معتبر به نظر می رسد. بنابراین داستان "یک جنایت از عشق" همیشه مفید است ... همانطور که آنها در زادگاه من می گویند: "شما غاز پخته شده است" ، و شما فقط می توانید خود را از طریق سه روش نجات دهید: یا شما دوست یک سیاستمدار با نفوذ هستید ؛ شما یک خانواده یا دوست یک قاچاقچی مواد مخدر با نفوذ و بی پروا هستید. یا پول زیادی برای رشوه دادن به قضات و دادستان ها دارید ...

من الان شما را ترک می کنم ، اما نه قبل از اینکه به شما بگویم که من یک داستان خوب دارم ، با شواهد هر جزئیات و نقض این واقعیت دراماتیک و غم انگیز ، امیدوارم که در آینده ای نه چندان دور آن را در کتاب من بخوانید زیرا این مادر همه بمب ها خواهد بود ...